پاسبان شب

ساخت وبلاگ
خب نمیدونم از کجا شروع کنمقرار نبود راجبش بنویسم ینی کلا حوصله نداشتم بیام دربارش بنویسمولی هم اینکه سجاد چند دفعه بهم گفت دربارش بنویسم هم اینکه گفتم اینم باشه یه یادگاری کنار بقیه پستای وبیه یادگاری از روزای سخت!خب اسفند 12/11/97 بعد از سالیان دور و مشقتای فراوان تونستم لیسانسمو بگیرمقبل از اینکه وارد دانشگاه بشم یا حتی بینش مثلا تا ترم سه و چار تو فکر این بودم که بعد از لیسانس برم ارشد هم بخونم یعنی کلا به این فکر نمیکردم که بعد از لیسانس درسو ادامه ندمگذشت چند ترم بهش فک کردم که چی مثلا؟تا الان چه فایده ای برام داشته؟جز اینکه حرص خوردم چند تا تار مو سفید کردم و مهم تر اینکه چند سال از عمرمو تلف کردمبگذریم از اینکه بخاطر تنبلی خودم همین دوره لیسانسم بیشتر طول کشید!پارسال همین موقع بود که تصمیم جدیمو گرفتم که دیگه ارشد نخونمخیلی از دوستام کفتن که تا الان تو فاز دانشگاهی فوقم بگیر اکه بخوای بینش بری سربازی دیگه بعدش نمی‌خونیولی مهم نبود برامدیدم بهتره یه چند سال یا شاید کلا از محیطش دور بشمار اینکه برم سر کلاس،استرس شبای امتحان،واحدای مزخرفالبته شاید یه بخشیش بخاطر رشتم بود که علاقه بهش نداشتم چون وقتی علاقه داشتی باشی شاید اینا هم برات لذتبخش باشهخلاصه بگذریم از اینافروردین دیگه کارای دانشگاه تموم شد و یه برگه بهم دادن که بتونم ببرم پلیس +10بقیه بچه ها دنبال ثبتنام کنکور و خوندن درس بودن من افتادم دنبال کارای اعزامممیتونستم یکسال صبر کنم و بعد برم سربازی ولی میخواستم زودتر از شرش خلاص شم و دفترچمو پست کردمکارای دکتر و واکسن و ... انجامش دادم و مدارکمو تحویل دادمهمون روز برگه سبزو بهم دادنتاریخ اعزام 1 تیر 1398 به مدت 24 ماه!این ینی تا دو سال تقریبا پاسبان شب...
ما را در سایت پاسبان شب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9pasbaneshab0 بازدید : 73 تاريخ : سه شنبه 31 مرداد 1402 ساعت: 19:25

خب نمیدونم از کجا شروع کنمقرار نبود راجبش بنویسم ینی کلا حوصله نداشتم بیام دربارش بنویسمولی هم اینکه سجاد چند دفعه بهم گفت دربارش بنویسم هم اینکه گفتم اینم باشه یه یادگاری کنار بقیه پستای وبیه یادگاری از روزای سخت!خب اسفند 12/11/97 بعد از سالیان دور و مشقتای فراوان تونستم لیسانسمو بگیرمقبل از اینکه وارد دانشگاه بشم یا حتی بینش مثلا تا ترم سه و چار تو فکر این بودم که بعد از لیسانس برم ارشد هم بخونم یعنی کلا به این فکر نمیکردم که بعد از لیسانس درسو ادامه ندمگذشت چند ترم بهش فک کردم که چی مثلا؟تا الان چه فایده ای برام داشته؟جز اینکه حرص خوردم چند تا تار مو سفید کردم و مهم تر اینکه چند سال از عمرمو تلف کردمبگذریم از اینکه بخاطر تنبلی خودم همین دوره لیسانسم بیشتر طول کشید!پارسال همین موقع بود که تصمیم جدیمو گرفتم که دیگه ارشد نخونمخیلی از دوستام کفتن که تا الان تو فاز دانشگاهی فوقم بگیر اکه بخوای بینش بری سربازی دیگه بعدش نمی‌خونیولی مهم نبود برامدیدم بهتره یه چند سال یا شاید کلا از محیطش دور بشمار اینکه برم سر کلاس،استرس شبای امتحان،واحدای مزخرفالبته شاید یه بخشیش بخاطر رشتم بود که علاقه بهش نداشتم چون وقتی علاقه داشتی باشی شاید اینا هم برات لذتبخش باشهخلاصه بگذریم از اینافروردین دیگه کارای دانشگاه تموم شد و یه برگه بهم دادن که بتونم ببرم پلیس +10بقیه بچه ها دنبال ثبتنام کنکور و خوندن درس بودن من افتادم دنبال کارای اعزامممیتونستم یکسال صبر کنم و بعد برم سربازی ولی میخواستم زودتر از شرش خلاص شم و دفترچمو پست کردمکارای دکتر و واکسن و ... انجامش دادم و مدارکمو تحویل دادمهمون روز برگه سبزو بهم دادنتاریخ اعزام 1 تیر 1398 به مدت 24 ماه!این ینی تا دو سال تقریبا پاسبان شب...
ما را در سایت پاسبان شب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9pasbaneshab0 بازدید : 53 تاريخ : دوشنبه 23 مرداد 1402 ساعت: 0:34

خب نمیدونم از کجا شروع کنمقرار نبود راجبش بنویسم ینی کلا حوصله نداشتم بیام دربارش بنویسمولی هم اینکه سجاد چند دفعه بهم گفت دربارش بنویسم هم اینکه گفتم اینم باشه یه یادگاری کنار بقیه پستای وبیه یادگاری از روزای سخت!خب اسفند 12/11/97 بعد از سالیان دور و مشقتای فراوان تونستم لیسانسمو بگیرمقبل از اینکه وارد دانشگاه بشم یا حتی بینش مثلا تا ترم سه و چار تو فکر این بودم که بعد از لیسانس برم ارشد هم بخونم یعنی کلا به این فکر نمیکردم که بعد از لیسانس درسو ادامه ندمگذشت چند ترم بهش فک کردم که چی مثلا؟تا الان چه فایده ای برام داشته؟جز اینکه حرص خوردم چند تا تار مو سفید کردم و مهم تر اینکه چند سال از عمرمو تلف کردمبگذریم از اینکه بخاطر تنبلی خودم همین دوره لیسانسم بیشتر طول کشید!پارسال همین موقع بود که تصمیم جدیمو گرفتم که دیگه ارشد نخونمخیلی از دوستام کفتن که تا الان تو فاز دانشگاهی فوقم بگیر اکه بخوای بینش بری سربازی دیگه بعدش نمی‌خونیولی مهم نبود برامدیدم بهتره یه چند سال یا شاید کلا از محیطش دور بشمار اینکه برم سر کلاس،استرس شبای امتحان،واحدای مزخرفالبته شاید یه بخشیش بخاطر رشتم بود که علاقه بهش نداشتم چون وقتی علاقه داشتی باشی شاید اینا هم برات لذتبخش باشهخلاصه بگذریم از اینافروردین دیگه کارای دانشگاه تموم شد و یه برگه بهم دادن که بتونم ببرم پلیس +10بقیه بچه ها دنبال ثبتنام کنکور و خوندن درس بودن من افتادم دنبال کارای اعزامممیتونستم یکسال صبر کنم و بعد برم سربازی ولی میخواستم زودتر از شرش خلاص شم و دفترچمو پست کردمکارای دکتر و واکسن و ... انجامش دادم و مدارکمو تحویل دادمهمون روز برگه سبزو بهم دادنتاریخ اعزام 1 تیر 1398 به مدت 24 ماه!این ینی تا دو سال تقریبا پاسبان شب...
ما را در سایت پاسبان شب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9pasbaneshab0 بازدید : 50 تاريخ : چهارشنبه 18 مرداد 1402 ساعت: 1:16

خب نمیدونم از کجا شروع کنمقرار نبود راجبش بنویسم ینی کلا حوصله نداشتم بیام دربارش بنویسمولی هم اینکه سجاد چند دفعه بهم گفت دربارش بنویسم هم اینکه گفتم اینم باشه یه یادگاری کنار بقیه پستای وبیه یادگاری از روزای سخت!خب اسفند 12/11/97 بعد از سالیان دور و مشقتای فراوان تونستم لیسانسمو بگیرمقبل از اینکه وارد دانشگاه بشم یا حتی بینش مثلا تا ترم سه و چار تو فکر این بودم که بعد از لیسانس برم ارشد هم بخونم یعنی کلا به این فکر نمیکردم که بعد از لیسانس درسو ادامه ندمگذشت چند ترم بهش فک کردم که چی مثلا؟تا الان چه فایده ای برام داشته؟جز اینکه حرص خوردم چند تا تار مو سفید کردم و مهم تر اینکه چند سال از عمرمو تلف کردمبگذریم از اینکه بخاطر تنبلی خودم همین دوره لیسانسم بیشتر طول کشید!پارسال همین موقع بود که تصمیم جدیمو گرفتم که دیگه ارشد نخونمخیلی از دوستام کفتن که تا الان تو فاز دانشگاهی فوقم بگیر اکه بخوای بینش بری سربازی دیگه بعدش نمی‌خونیولی مهم نبود برامدیدم بهتره یه چند سال یا شاید کلا از محیطش دور بشمار اینکه برم سر کلاس،استرس شبای امتحان،واحدای مزخرفالبته شاید یه بخشیش بخاطر رشتم بود که علاقه بهش نداشتم چون وقتی علاقه داشتی باشی شاید اینا هم برات لذتبخش باشهخلاصه بگذریم از اینافروردین دیگه کارای دانشگاه تموم شد و یه برگه بهم دادن که بتونم ببرم پلیس +10بقیه بچه ها دنبال ثبتنام کنکور و خوندن درس بودن من افتادم دنبال کارای اعزامممیتونستم یکسال صبر کنم و بعد برم سربازی ولی میخواستم زودتر از شرش خلاص شم و دفترچمو پست کردمکارای دکتر و واکسن و ... انجامش دادم و مدارکمو تحویل دادمهمون روز برگه سبزو بهم دادنتاریخ اعزام 1 تیر 1398 به مدت 24 ماه!این ینی تا دو سال تقریبا پاسبان شب...
ما را در سایت پاسبان شب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9pasbaneshab0 بازدید : 60 تاريخ : دوشنبه 9 مرداد 1402 ساعت: 13:58

خب نمیدونم از کجا شروع کنمقرار نبود راجبش بنویسم ینی کلا حوصله نداشتم بیام دربارش بنویسمولی هم اینکه سجاد چند دفعه بهم گفت دربارش بنویسم هم اینکه گفتم اینم باشه یه یادگاری کنار بقیه پستای وبیه یادگاری از روزای سخت!خب اسفند 12/11/97 بعد از سالیان دور و مشقتای فراوان تونستم لیسانسمو بگیرمقبل از اینکه وارد دانشگاه بشم یا حتی بینش مثلا تا ترم سه و چار تو فکر این بودم که بعد از لیسانس برم ارشد هم بخونم یعنی کلا به این فکر نمیکردم که بعد از لیسانس درسو ادامه ندمگذشت چند ترم بهش فک کردم که چی مثلا؟تا الان چه فایده ای برام داشته؟جز اینکه حرص خوردم چند تا تار مو سفید کردم و مهم تر اینکه چند سال از عمرمو تلف کردمبگذریم از اینکه بخاطر تنبلی خودم همین دوره لیسانسم بیشتر طول کشید!پارسال همین موقع بود که تصمیم جدیمو گرفتم که دیگه ارشد نخونمخیلی از دوستام کفتن که تا الان تو فاز دانشگاهی فوقم بگیر اکه بخوای بینش بری سربازی دیگه بعدش نمی‌خونیولی مهم نبود برامدیدم بهتره یه چند سال یا شاید کلا از محیطش دور بشمار اینکه برم سر کلاس،استرس شبای امتحان،واحدای مزخرفالبته شاید یه بخشیش بخاطر رشتم بود که علاقه بهش نداشتم چون وقتی علاقه داشتی باشی شاید اینا هم برات لذتبخش باشهخلاصه بگذریم از اینافروردین دیگه کارای دانشگاه تموم شد و یه برگه بهم دادن که بتونم ببرم پلیس +10بقیه بچه ها دنبال ثبتنام کنکور و خوندن درس بودن من افتادم دنبال کارای اعزامممیتونستم یکسال صبر کنم و بعد برم سربازی ولی میخواستم زودتر از شرش خلاص شم و دفترچمو پست کردمکارای دکتر و واکسن و ... انجامش دادم و مدارکمو تحویل دادمهمون روز برگه سبزو بهم دادنتاریخ اعزام 1 تیر 1398 به مدت 24 ماه!این ینی تا دو سال تقریبا پاسبان شب...
ما را در سایت پاسبان شب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9pasbaneshab0 بازدید : 55 تاريخ : چهارشنبه 4 مرداد 1402 ساعت: 21:24

خب نمیدونم از کجا شروع کنمقرار نبود راجبش بنویسم ینی کلا حوصله نداشتم بیام دربارش بنویسمولی هم اینکه سجاد چند دفعه بهم گفت دربارش بنویسم هم اینکه گفتم اینم باشه یه یادگاری کنار بقیه پستای وبیه یادگاری از روزای سخت!خب اسفند 12/11/97 بعد از سالیان دور و مشقتای فراوان تونستم لیسانسمو بگیرمقبل از اینکه وارد دانشگاه بشم یا حتی بینش مثلا تا ترم سه و چار تو فکر این بودم که بعد از لیسانس برم ارشد هم بخونم یعنی کلا به این فکر نمیکردم که بعد از لیسانس درسو ادامه ندمگذشت چند ترم بهش فک کردم که چی مثلا؟تا الان چه فایده ای برام داشته؟جز اینکه حرص خوردم چند تا تار مو سفید کردم و مهم تر اینکه چند سال از عمرمو تلف کردمبگذریم از اینکه بخاطر تنبلی خودم همین دوره لیسانسم بیشتر طول کشید!پارسال همین موقع بود که تصمیم جدیمو گرفتم که دیگه ارشد نخونمخیلی از دوستام کفتن که تا الان تو فاز دانشگاهی فوقم بگیر اکه بخوای بینش بری سربازی دیگه بعدش نمی‌خونیولی مهم نبود برامدیدم بهتره یه چند سال یا شاید کلا از محیطش دور بشمار اینکه برم سر کلاس،استرس شبای امتحان،واحدای مزخرفالبته شاید یه بخشیش بخاطر رشتم بود که علاقه بهش نداشتم چون وقتی علاقه داشتی باشی شاید اینا هم برات لذتبخش باشهخلاصه بگذریم از اینافروردین دیگه کارای دانشگاه تموم شد و یه برگه بهم دادن که بتونم ببرم پلیس +10بقیه بچه ها دنبال ثبتنام کنکور و خوندن درس بودن من افتادم دنبال کارای اعزامممیتونستم یکسال صبر کنم و بعد برم سربازی ولی میخواستم زودتر از شرش خلاص شم و دفترچمو پست کردمکارای دکتر و واکسن و ... انجامش دادم و مدارکمو تحویل دادمهمون روز برگه سبزو بهم دادنتاریخ اعزام 1 تیر 1398 به مدت 24 ماه!این ینی تا دو سال تقریبا پاسبان شب...
ما را در سایت پاسبان شب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9pasbaneshab0 بازدید : 52 تاريخ : دوشنبه 2 مرداد 1402 ساعت: 18:06